کاشکی منم بچه بودم.هیچی حالیم نبود.هر چی بهم میگفتن برو برنگاه میکردم.اصلا نمیتونستم حرف بزنم.فقط بلد بودم بدوم بازی کنم.گریه کنم.بخندم،یا فقط نق بزنم.اونوقت یه مامان مهربونم فقط منتظر بود ببینه من چی میخوام .
آخه مگه من پیچ گوشتیم چرا همه منتظرن من محکمشون کنم؟
اگه من نبودم چی میشد ؟خوب فرض کنین من نیستم خودتون یه کاری بکنین .اصلا شما بیاین دست منو بگیرین مگه من چند نفرم؟من خیلی هنر کنم برای خودم یه کاری کنم.شما رو نمیگم دورو وریای خودمو میگم.شاید اگه یه مدت برم یه جای دور این دخترمم زودتر بزرگ بشه.خودش مستقل بشه.
شما یه جای دور نمیشناسین؟
نظرات 5 + ارسال نظر
علیرضا*شب بارانی* جمعه 5 دی‌ماه سال 1382 ساعت 04:47 ق.ظ http://rainynight.blogsky.com

سلام دوست من ، اینجا مقصد خیلی خوبیه. شاد باش.

[ بدون نام ] جمعه 5 دی‌ماه سال 1382 ساعت 04:43 ب.ظ

مینوشکای عزیز
برای ارسال ای میل باید ابتدا وارد منوی ایمیل بشی بعد روی دکمه (( کامپوز )) کلیک میکنی بعد یه منوی دیگه باز میشه . تو قسمت (( تو )) آدرس ایمیل شخصی رو که براش میل بزنی رو مینوسی و تو اون قسمتی که میتونی متنی رو بنویسی کلیک میکن و متن مورد نظرت رو مینوسی و بعد از اینکه کارت تموم شد دکمه (( سند )) رو میزنی . به همین سادگی .

نمیدونم چطور از این همه محبت تشکر کنم آدمایی مثل شما کم پیدا میشن.وقتی برگشتم حتما یه ایمیل برای شما میفرستم.

تندر جمعه 5 دی‌ماه سال 1382 ساعت 06:56 ب.ظ http://arminy.blogsky.com

سلام خوبی نه اگه پیدا کردی منم میام

مینا آلبالو شنبه 6 دی‌ماه سال 1382 ساعت 09:41 ق.ظ http://mina-albalooo.blogsky.com/

مینوشکای عزیزم.
خیلی تسلیت می گم.

قربونت برم متشکرم

[ بدون نام ] شنبه 6 دی‌ماه سال 1382 ساعت 02:48 ب.ظ

کسی از مینوشکای عزیز خبر نداره ؟ نکنه اتفاقی افتاده ؟ محمد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد