چیزی که برای من زیاد پیش میاد اینه که با اشخاصی در زندگیم برخورد میکنم که با من توی یک سطح فکرین. یا کتابایی به من معرفی میشن که دقیقا در اون مرحله از زندگیم باید بخونم یا حتی مسائلی برام پیش میاد که در اون موقعیت لازمه که برام پیش بیاد.این از نظر من نظم جهان هستی رو میرسونه مخصوصا اگه خودتو بسپاری دست رودخونه زندگی خودش میدونه تو رو کجا ببره.
اینم یه جمله از کتاب:
نخستین گام آن است که زندگی را همان گونه که هست بپذیری.
با این پذیرش ،آرزو محو می گردد،فشاروتنش محو می گردد،نا رضایتی محو می گردد،
احساس شادی می کنی بدون اینکه دلیل خاصی در میان باشد.