یه فال حافظ میگیرم به نیت مهمترین نیت همه دوستانی که امروز به وبلاگ من سر میزنن.
باور کردنی نیست !!!! میگه:
مژده ای دل که مسیحا نفسی میآید                      که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید
از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش                             زده ام فالی و فریاد رسی می آید
هیچ کس نیست که در کوی تواش کاری نیست            هر کس آنجا به طریق هوسی می آید
کس ندانست که منزلگه معشوق کجاست                  اینقدر هست که بانگ جرسی می آید جرعه ای ده که به میخانه ارباب کرم                        هر حریفی ز پی ملتمسی می آید
دوست را گر سر پرسیدن بیمار غم است               گو بران خوش که هنوزش نفسی می آید
خبر بلبل این باغ بپرسید که من                             ناله ای میشنوم کز قفسی می آید
یار دارد سر صید دل حافظ یاران                              شاهبازی به شکار مگسی میآید.

میخوام یه کم از خودم بگم:
من یه دختر کوچولوی ۵ ساله دارم.اسمش شهرزاده ولی با شهرزاد قصه گو از زمین تا آسمون فرق داره آخه اصلا اهل حرف زدن نیست!
من مواقع بی کاری نقاشی میکشم.اگه تونستم یه روزی تابلوهامو نشونتون میدم.
من از اون آدمایی بودم که تا میتونستم از کامپیوترفرار میکردم.ولی به خاطر یه کارهای اضطراری مجبور شدم کار با اونو یاد بگیرم. 
از کاری که متنفر بودم ،نوشتن یعنی همیشه از زیرش در میرفتم.تو مدرسه هم هیچوقت دفتر درست وحسابی نداشتم.
از حرف زدن زیاد هم خوشم نمیاد ولی از گوش دادن خوشم میاد.برای همینم دوستام معمولا زیاد حرف میزنن.وگر نه دوستی با سکوت میونه ای نداره.
یه موقعی فقط از رنگ سبز خوشم میومد ولی حالا همه رنگا رو دوست دارم.چون هر کدوم از رنگا برام زیبایی خاص خودشو داره.
از آهنگهای خارجی بیشتراز آهنگهای ایرونی خوشم میاد چون به نظر من آهنگهاشون قویتر از آهنگهای ماست.اما از صدای شکیلا واقعا خوشم میاد.
شعر های حافظ رو زیاد میخونم.فال حافظم دوست دارم .از فال قهوه هم خوشم میاد.
دیگه براتون بگم.....از زندگیم راضیم وهمیشه خدا رو بخاطر نعمتهایی که بهم داده شکر میکنم.

بخشیدن،بی نهایت رضایت بخش است.فقط کسی را در نظر بگیر که تمام حیات او یک هدیه است،هر لحظه او یک تقسیم است!او در بهشت بسر می برد.

این نویسنده غوغا میکنه

کی میتونه بگه این نوشته ها از کدوم نویسنده است؟